گپ، سخن دوستانه، درد دل، گپ زدن، دوستانه حرف زدن، پر حرفی کردن سایر معانی: صحبت دوستانه، گپ زنی، صحبت دوستانه کردن، (مهجور) حرف چرند، لاطائل، وراجی، انواع پرندگان مهاجری که جیک جیک می کنند ( ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(انگلیسی - عامیانه) (مرتبا) لاس زدن
خداوند قلعه یا قصر، کوتوال، دژدار، بانوی قلعه یا قصر، همسر کوتوال، کدبانو (به ویژه در خانه های بزرگ اشرافی)، کاخ بانو، castellan : بانوی حاکم قلعه، کمربند زنجیری زنانه
دارایی منقول (مانند مبل و اتومبیل و دام و جواهرات) (نام کامل: chattel personal)، عقار، (در مورد ملک) مالکیت غیر مطلق، بیع شرع، مالکیت مشروط (نام کامل: chattel real)، غلام [حقوق] مال منقول، ه ...
متاع، احشام، خدمه وغلامان، مخلفات سایر معانی: اموال، عقار
چهچه، پچ پچ، پر حرف بودن، پچ پچ کردن، تندتند حرف زدن، چهچه زدن، تند و ناشمرده سخن گفتن سایر معانی: صداهای پی در پی و کوتاه و تند کردن (مثل برخی پرندگان)، جیک جیک کردن (که با چهچه و نغمه فرق ...
علامت یا آسیبی که توسط ابزار لق یا نامیزان بجا گذاشته می شود [زمین شناسی] نشان هلالی ،بخسارنشان (گسل): هر علامت، فرورفتگی یا خراش بوجود آمده بر روی سطح سنگ بوسیله سطح یک توده که بر روی آن حر ...
نشان هلالی [زمینشناسی] هرگونه نشان یا حفره یا خراش بر سطح سنگ که براثر لغزش اصطکاکی یا تورانش (indentation) شکل گرفته باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] آشکوب دور اُلیگوسن، 28.4 تا 23.03 میلیون سال قبل
پر حرف، وراج سایر معانی: علاقمند به گپ زنی، پر چانه، (سخن یا نوشتار) خودمانی، غیر رسمی و دوستانه، خوش صحبت
[حقوق] مال منقول
گربه اوایى( در عقب ماندگى ذهنى) روانشناسى : گربه اوایى