معنی

گپ، سخن دوستانه، درد دل، گپ زدن، دوستانه حرف زدن، پر حرفی کردن
سایر معانی: صحبت دوستانه، گپ زنی، صحبت دوستانه کردن، (مهجور) حرف چرند، لاطائل، وراجی، انواع پرندگان مهاجری که جیک جیک می کنند (در عوض خواندن یا نغمه سر دادن)، (جانور شناسی) چکاوک جنگلی (icteria virens)، (گیاه شناسی)، آرایش نگینی یا تسمه ای (مثل گل بید مشک)، بذر بالدار (مثل تخم افرا)
[کامپیوتر] گفتگوی همزمان بر روی اینترنت .

دیکشنری

چت
اسم
chat, carboy, gabble, jabber, chit-chatگپ
chatسخن دوستانه
screed, chat, confabulation, collywobblesدرد دل
فعل
chat, gabگپ زدن
chatدوستانه حرف زدن
babble, chat, palaverپر حرفی کردن

ترجمه آنلاین

چت کردن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.