در بستر، در رختخواب سایر معانی: در تختخواب، بستری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] گاز جذب شده
[کوه نوردی] تشک بادی
[نساجی] سفیدی - درخشش - قدرت بازتاب
(نجوم) ضریب انعکاس نور سیارات (میزان نور بازتاب شده نسبت به میزان کل نوری که به سطح سیاره و غیره می رسد)، ضریب بازگشت [عمران و معماری] ضریب بازتاب [صنایع غذایی] آلبدو : مغز سفید قسمت داخلی پ ...
ذرات سپیدایی [علوم جَوّ] نوترونها یا ذرات بنیادی دیگر که پس از تولید ازطریق برهمکنشهای هستهای ذرات پرانرژی در درون جوّ زمین، آن را ترک میکنند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
روانشناسى : بازتابش سنج
[زمین شناسی] لایه بندی بهمنی یک لایه بندی پرشیب در برخان و اشکال تپه ای مربوطه که توسط بهمنی از ماسه درقسمت پایین سطح لغزش وپشت به باد تپه بوجود می آید.
خارهای [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی زِبرکرکی که در سطح یا حاشیۀ آن زواید ریز و تیز وجود دارد
خار دار سایر معانی: تیغکدار، نیشدار، برنده
(امریکا - خودمانی) مست، (گاهی با out) لول، نشئه، تحت تاثیر مواد مخدر
[عمران و معماری] برآمدگی کف