[زمین شناسی] آزبست آبی، کروسیدولیت.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(جانورشناسی) ماهی آبشش آب فام (lepomis macrochirus)، (گیاه شناسی) چمن گره ریش (جنس poa)
لافزن، خود ستا، چاخان، متظاهر سایر معانی: به خود بالنده، پزی، لافنده
(گیاه شناسی) نرگس مردابی (انواع گیاهان جنس narthecium از خانواده ی lily که مرداب زی هستند: به ویژه n. americanum - بومی ایالت نیوجرسی در امریکا است)
[نساجی] رنگ ثابت در جوش - نخی که ثبات رنگش در برابر عمل شستشوتضمین شده
[ریاضیات] قضیه ی بولتسانو-وایراشتراس
نقطۀ رهاسازی بمب [علوم نظامی] نقطهای که هواگَرد پس از رسیدن به آن بمب را به سوی هدف رها میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
جنس پنبهای گزافه گویی، مبالغه، سخن بزرگ یا قلنبه، کتان، عبارت سازی سایر معانی: (از ریشه ی فارسی: پنبه، پنبک) گزافه گویی، سخن یا نوشته ی خوش ظاهر و توخالی، سخن پرطمطراق، جنس پنبه ای مج، گزافه ...
خاکستر استخوان (که از سوزاندن استخوان به دست می آید و بخش عمده ی آن فسفات کلسیم است و در چینی سازی و کودسازی کاربرد دارد) (bone earth هم می گویند)
تودۀ استخوانی [علوم پایۀ پزشکی] میزان کلی استخوان در اسکلت یا در یک استخوان خاص
رهاساز درِ موتور [قطعات و اجزای خودرو] وسیلهای برای آزاد کردن ضامن درِ موتور از داخل خودرو
سردبادک [علوم جَوّ] سردبادی کوچک که یک توفان تندری یا تندوزۀ مخرب است