بِهفَم [مهندسی محیط زیست و انرژی] ← بهترین فنّاوری موجود
واژههای مصوب فرهنگستان
خشت، خفاش، چوب، چوگان، چماق، شبکور، شب پره، عصا، گل اماده برای کوزهگری، لعاب مخصوص ظروف سفالی، چوگاندار، نیمهیاپارهاجر، ضربت، بال بال زدن، چشمک زدن، مژگان راتکان دادن، چوگان زدن سایر معانی: ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(در برخی فرقه های یهودی) دختر به سن بلوغ رسیده که برایش مراسم تکلیف برپا کنند، این مراسم
[زمین شناسی] خاک های خنثی
پسری که چوگان های بازی بیس بال را گردآوری می کند
[حسابداری] هزینه یابی دسته ای
[خاک شناسی] کشت بسته
تقطیر ناپیوسته [شیمی] یکی از روشهای جداسازی که در آن، برخلاف تقطیر پیوسته، خوراک از ابتدای عملیات درون ظرف قرار دارد
تقطیر ناپیوسته [مهندسی شیمی] یکی از روشهای جداسازی که در آن، برخلاف تقطیر پیوسته، خوراک از ابتدای عملیات درون ظرف قرار دارد
خشککن ناپیوسته [علوم و فنّاوری غذا] خشککنی که در آن مقدار مشخصی از مواد غذایی در هر نوبت خشک و تخلیه میشود و سپس برای نوبت بعد بارگیری انجام میشود ...
[نساجی] رنگرزی نوبتی - رنگرزی ناپیوسته - رنگرزی پیمانه ای
[سینما] خمیر امولسیون