تشنه بودن؛ حالت شخص تشنه.
فرهنگ فارسی عمید
[ تَ شَ ] (اِ) علتی است (در کودکان) که زنان او را تشنگی گویند و آن آماسی باشد گرم که اندر غشاء مغز پدید آید و نشان این علت آن است که جایگاه مغز فرونشسته تر شود و درد به چشم و حلق فرو همی آی ...
لغتنامه دهخدا
[ تَ ] (ع مص) زشت گفتن بکسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تشنیع. (اقرب الموارد). و رجوع به تشنیع شود.
[ تَ ] (ع مص) عیب کردن. (زوزنی). عیب کردن کسی را یا شنوانیدن عیب او را و رسوا کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد).
بسیاربدگفتن از کسی؛ کسی را زشت شمردن؛ عیوب کسی را آشکار کردن؛ رسوا ساختن کسی.
[ تَ ] (ع مص) چوب شنیق در خانهٔ کبت انگبین کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || تقطیع بالطول. (تاج المصادر بیهقی). پاره پاره نمودن و آراستن چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) ( ...
[ تَ عَ نُ ] (ع مص) با شوی درآویختن زن و خصومت نمودن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
زیستگاهی با کیفیت پایین که بهدلیل تغییرات زیستمحیطی سریع برای اندامگانهای راندهشده از زیستگاه اصلی خود جذابیت کاذب پیدا میکند و به سکونت در آن ترغیب میشون ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ تَ شَ / شِ دَ ] (مص مرکب) سخن ترسناک و تهدیدآمیز شنیدن : به یک کرشمه کز او دل نوید کام شنید هزار مرتبه تهدید انتقام شنید. شانی (از آنندراج). رجوع به تهدید و دیگر ترکیبهای آن شود.
[ دَ / دِ شِ ] (حامص مرکب) این کلمه در فرهنگستان ایران بجای فولکلور پذیرفته شده و آن علم به آداب و عادات و رسوم عامهٔ مردم و ترانه های محلی و مجموع افسانه ها و تصنیفها و... عامیانه است. ...
خدمات مربوط به مشاوره دادن در مورد پرواز و پیشبینی هوانوردی که آن را سازمان هواشناسی پرواز ارائه میکند [علوم نظامی]