[ کِ یَ / یِ کَ دَ ] (مص مرکب) به مزد گرفتن. (زمخشری). به اجاره گرفتن. || ارزیدن. قابلیت داشتن. سزاوار بودن. (از یادداشت مؤلف). لایق مراتب چیزی بودن. (از آنندراج). کرا کردن : جهان کرای ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.