ناباوری، بد گمانی
فرهنگ واژههای سره
دسترسی محدود یا نبود دسترسی به غذای مناسب از راههای متعارف اجتماعی [تغذیه]
واژههای مصوب فرهنگستان
نبود
[ عَ دَ نَ / نِ ] (اِ مرکب) جهان نیستی. عالم قبل از وجود. || عالم بعد از وجود: خلوت خود ساز عدم خانه را بازگذار این ده ویرانه را. نظامی. هستی او تا به عدم خانه بود نقش وجود از همه بیگانه ...
لغتنامه دهخدا
موقعیتی که در آن مدتزمان واکنش بیش از مدتزمان هشدار است [آیندهپژوهی]
مسائلی دربارۀ آیندۀ یک پدیده که پیشبینی آن دشوار است، ولی تأثیر چشمگیری بر موفقیت برنامههای دردستاجرا دارد [آیندهپژوهی]
عدم قطعیت ناشی از وجود پدیدههای روبهتکامل و بدون هدف خاص [آیندهپژوهی]
← عدم قطعیت کیفی [آیندهپژوهی]
[ عَ دَ مِ مُ لَ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) عدم مطلق مقابل عدم ملکه است که شأنیت وجود دارد. (از شفا ج ۲ ص ۵۲۷).
[ عَ دَ مِ مُ بِ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) مسبوقیت زمانیات را به عدم زمان عدم مقابل گویند در مقابل عدم مجامع و بالجمله عدم مقابل عدم زمانی است زیرا هیچ یک از مراتب وجودی حوادث زمانی با یکدی ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.