[ مُ تَ ] (ع ص) ملامتکردهشده و سرزنششده. (ناظم الاطباء). عتابکردهشده. (غياث): بزرگوارا من خود معاتبم ز خرد چه باشد ارتو نباشی بر اين خطا عاتب. عثمان مختاری (ديو ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.