بزه ور
فرهنگ واژههای سره
[ مُ هِ ] (ع ص) آن که ناگوار شمارد آب و هوای شهری را. (آنندراج). کسی که هوا را ناسالم می یابد. - کسی که میرود در ولایت گرمسیر. - پندارنده و گمان کننده و تخمین زننده. - شک و شبهه دارنده ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ تْ تَ هَ ] (ع ص) (از «وهـ م») بدنام شده و تهمت زده شده. (ناظم الاطباء). بدنام. (آنندراج). تهمت آلود. تهمت آلوده. مظنون. ظنین. بریم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کسی که مورد تهمت قرار ...
[ مُ تَ هَ مْ مِ ] (ع ص) ستیهنده و کوشنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زحمت کش و ساعی. (ناظم الاطباء). و رجوع به تهمک شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.