[ گُ ] (حامص مرکب) عمل. کفایت. || شغل کارگذار. جای کارگذار. || (اِ مرکب) بنگاه هائی است که معاملهٔ اشخاص را بر عهده گرفته برای خرید و فروش خانه یا سایر راهنمائی مزد گرفته و کاری انجام می ...
لغتنامه دهخدا
شرکت کارگزار یا بنگاهی که وظیفه طراحی و برنامهریزی تبلیغات برای دیگر شرکتها یا سازمانها یا بنگاهها را بر عهده دارد [بازاریابی]
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.