۱. شغل و عمل کارگزار. ۲. مؤسسهای که واسطۀ خریدوفروش املاک و سایر معاملات میشود. ۳. (سیاسی) [منسوخ] محل استقرار کارگزار.
فرهنگ فارسی عمید
شرکت کارگزار یا بنگاهی که وظیفه طراحی و برنامهریزی تبلیغات برای دیگر شرکتها یا سازمانها یا بنگاهها را بر عهده دارد [بازاریابی]
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.