صدایی که از برخورد دو چیز به هم ایجاد میشود.
فرهنگ فارسی عمید
۱. (پزشکی) سل. ۲. ناتوانی شدید که بر اثر افسردگی و اندوه پدید میآید.
[ دِق ق / دِ ] (از ع، اِ) ریزه و شکسته از هر چیز. (منتهی الارب). چیز دقیق و ریزه. (از اقرب الموارد). || شی ء اندک: أخذت دقه و جله؛ اندک و بسیار آنرا گرفتم. (از منتهی الارب) (از اقرب الموا ...
لغتنامه دهخدا
(دِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل.) مردن، از غصه مردن.
فرهنگ فارسی معین
[ دَ دَ ] (اِ صوت) صدای کوفتن در. دق الباب کردن. کوفتن چیزی بر چیز دیگر، مانند چکش بر چوب یا حلبی و کوفتن پتک بر آهن و نظایر آن (فرهنگ لغات عامیانه).
[ دِ کُ ] (ن مف مرکب) کشته شده به دق. کسی که از دق کشته شود. آنکه از دق بمیرد. - دق کش شدن؛ دق مرگ شدن. مردن از دق. به اندوه سخت و غم جانکاه مبتلی آمدن. - دق کش کردن؛ دق مرگ کردن. به رنج ...
[ دَ ] (اِخ) دهی از دهستان چناران بخش حومهٔ شهرستان مشهد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و چغندر و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
۱. بسیارکوبنده. ۲. آردفروش. ۳. گازر.
[ دُ ] (اِخ) از زنان مغنی و زیباچهره بود که غناء را نزد مغنیان بزرگ عهد عباسی فراگرفت و مدتی نزد حمدونه دختر رشید میزیست. (از اعلام النساء از الاغانی اصفهانی و نهایة الارب نویری).
[ دُ ] (اِخ) ابن تتش بن الب ارسلان سلجوقی، مکنی به ابونصر و ملقب به شمس الملوک. از سلاجقهٔ شام. وی ۴۸۸ هـ . ق. پس از وفات پدرش در دمشق به سلطنت نشست و در هجدهم رمضان سال ۴۹۲ هـ . ق. درگذ ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.