[ لِ ] (اِمص) چالیش. رفتاری که از روی ناز و تکبر و عجب کنند. (برهان) (جهانگیری) (ناظم الاطباء). رفتار کسی از روی تکبر و نخوت و ناز است در برابر حریف کارزار. (انجمن آرا) (آنندراج) (فرهنگ نظا ...
لغتنامه دهخدا
[ لِ ] (اِمص) (اسم مصدر از چالشمق ترکی) به معنی زد و خورد. جدال. تلاش. || کشتی. مصارعت.
(~. گَ) (ص فا.)۱- کسی که از روی کبر و غرور میخرامد.۲- جنگجو.
فرهنگ فارسی معین
۱. کسی که از روی کبر و غرور و نخوت میخرامد. ۲. جنگجو؛ مبارز. ۳. دلیر.
فرهنگ فارسی عمید
(~.)(حامص.) جنگجویی، مبارزه.
۱. خودنمایی در برابر حریف. ۲. جنگجویی: به چالشگری سوی او راند رخش / بر ابر سیه خنده زد چون درخش (نظامی۵: ۸۰۱).
نوعی قرارداد احراز اصالت که در آن، در طی فرایند پرسشوپاسخ، هویت یک هستار احراز میشود [مهندسی مخابرات]
واژههای مصوب فرهنگستان
رژیمی که در آن غذاهایی که ممکن است ایجاد حساسیت کنند یکبهیک به غذای فرد اضافه میشوند و تأثیر آنها بررسی میشود [تغذیه]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.