[ تَ دَ ] (مص) گرم کردن و گرم شدن با آتش و نشستن در آفتاب و گذاشتن در آفتاب یا به روی آتش. || ترکیدن و شکاف خوردن از گرما. || اندک اندک جمع کردن. || حفظ منافع خود نمودن. (ناظم ال ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.