معنی

[ تَ دَ ] (مص) گرم کردن و گرم شدن با آتش و نشستن در آفتاب و گذاشتن در آفتاب یا به روی آتش. || ترکیدن و شکاف خوردن از گرما. || اندک اندک جمع کردن. || حفظ منافع خود نمودن. (ناظم الاطباء).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.