معنی

۱. ترنجیده؛ به‌هم‌کشیده. ۲. دردمند. ۳. عضوی از بدن که رنجور و دردناک باشد. ۴. ترکیده: ز بس کوب از زمانه یافت دشمنت / همه اعضای او گشته ترغده (منجیک: شاعران بی‌دیوان: ۲۴۸).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.