معنی

۱. خمیر کردن؛ سرشتن. ۲. مایه زدن به خمیر. ۳. رسیدن شراب. ۴. (شیمی) فعل‌و‌انفعال شیمیایی که در آن باسیل‌ها و باکتری‌ها مواد قندی را به الکل و انیدریدکربنیک تبدیل می‌کنند. در اثر تخمیر ترکیب شیمیایی ماده و طعم و بو و شکل آن تغییر می‌یابد. * تخمیر شیری: (شیمی) تخمیری که ترش شدن شیر در اثر تولید اسید لکتیک از لاکتوز شیر صورت می‌گیرد. * تخمیر الکلی: (شیمی) تخمیری که از تولید الکل و گازکربنیک از قندهای ساده مانند گلوکز صورت می‌گیرد. * تخمیر سرکه‌ای: (شیمی) تخمیری که از تبدیل الکل اتیلیک به سرکه به‌واسطۀ تٲثیر باکتری مخصوص صورت می‌گیرد.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.