(اِ) جهان. کرهٔ زمین. عالم سفلی. (از برهان قاطع) (از بهار عجم) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). کرهٔ خاکی. کرهٔ ارض : ایا خورشید سالاران گیتی سوار رزم ساز و گرد نستوه.رودکی. هموار خواهی کرد ...
لغتنامه دهخدا
(اِخ) دهی است از دهستان درختگان بخش مرکزی شهرستان کرمان. واقع در ۳۷هزارگزی شمال خاوری کرمان و ۲هزارگزی باختر راه مالرو شهداد به کرمان. محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنهٔ آن ۱۴۵ تن است. ...
[ تَ ] (مص مرکب) آراستن گیتی. آرایش کردن گیتی.
[ فَ دَ ] (مص مرکب) خلق کردن گیتی. به وجود آوردن گیتی. ایجاد و خلقت گیتی.
آفرینندۀ جهان؛ خالق عالم.
فرهنگ فارسی عمید
[ اَ تَ ] (مص مرکب) روشن ساختن گیتی. منور کردن جهان.
۱. نگهبان گیتی. ۲. [مجاز] پادشاه.
۱. خداوند گیتی؛ پروردگار. ۲. [مجاز] پادشاه.
۱. آنکه همۀ جهان را بشناسد؛ شناسندۀ جهان. ۲. جهاندیده؛ مجرب
اسم: گیتی ناز (دختر) (فارسی) (تلفظ: g.-nāz) (فارسی: گيتيناز) (انگلیسی: giti-naz) معنی: آن که موجب فخر و مباهات گیتی است، افتخار جهان، موجب نازش و افتخار دنیا، فخر کننده به عالم ...
فرهنگ واژگان اسمها
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.