(رَ شَ) [ په. ] (ص.)۱- درخشان، تابان.۲- آشکار، واضح.
فرهنگ فارسی معین
= رَفتن
فرهنگ فارسی عمید
[ رَ شَ ] (اِخ) دهی است واقع در ۲۰۵۰۰گزی جنوب غربی گرشک در افغانستان در ۶۴ درجه و ۲۴ دقیقه و ۱۴ ثانیه طول شرقی و ۳۱ درجه و ۴۲ دقیقه عرض شمالی. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج ۲).
لغتنامه دهخدا
اسم: روشن دخت (دختر) (فارسی) (تلفظ: r.-dokht) (فارسی: روشندخت) (انگلیسی: rowshan-dokht) معنی: دختر تابنده و شاد، ( روشن، دخت = دختر )، ( به مجاز ) زیبارو
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: روشن رخ (دختر) (فارسی) (تلفظ: r.-rokh) (فارسی: روشنرخ) (انگلیسی: rowshan-rokh) معنی: روشن چهر
روشن دل، خردمند
فرهنگ واژههای سره
روشن بین، آگاه
زیرک؛ تیزفهم؛ بافراست.
[ رَ / رُو شَ کَ دَ ] (مص مرکب) بزدودن. جلا دادن. جلا. (مجمل اللغة). صقل. صیقل زدن. زدودن. جلا دادن. صیقل کردن شمشیر و آینه و جز آن. صیقل کردن. صقال. صافی کردن. بزدودن زنگ. (یادداشت مؤلف) ...
[ رَ شَ ] (اِخ) دهی است واقع در ۲۵۰۰گزی جنوب شرقی قریهٔ نوزاد مربوط بحکومت گرشک. (از قاموس جغرافیایی افغانستان).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.