افسر یا کارمند نظامی یا انتظامی که آموزش حقوقی دیده است و درنتیجه برای اجرای تحقیقات و بررسی شکایات مراجعان واجد شرایط است [علوم نظامی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ عِ ] (ص مرکب) بدون عنایات. بدون توجهات. بدون الطاف : اینهمه گفتیم لیک اندر بسیچ بی عنایات خدا هیچیم هیچ. (مثنوی چ میرزا محمود ص ۴۹).
لغتنامه دهخدا
[ جِ ] (ع اِ) جِ جنایت. تقصیرات. (آنندراج) (غیاث اللغات). رجوع به جنایت شود.
[ حِ ] (ع اِ) جِ حکایت. نقل ها و روایتها. (آنندراج): الف لام را تلک آیات را بخوان تا بدانی حکایات را. شمسی (یوسف و زلیخا). مقامات و مقالات ایشان مدون است و بحکایات و روایات مبرهن. (ترجمهٔ ت ...
[ دِ ] (ع اِ) جِ درایة، درایت : و محققان درایات و مدرسان سور و آیات. (ترجمهٔ محاسن اصفهان آوی ص ۱۱۹). و رجوع به درایت و درایة شود.
[ تُرْ را ] (اِخ) رجوع به ذات الرایه شود.
[ ذَ تُ ] (ع ص مرکب، اِ مرکب) رجوع به ذات رایة شود.
[ ع. ] (اِ.) جِ رایت ؛ درفشها، بیرقها، علمها.
فرهنگ فارسی معین
= رایت
فرهنگ فارسی عمید
(ع اِ) سطوح. قال فی اللسان السجج الطایات الممدرة. (از ذیل اقرب الموارد).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.