۱. سرشک آتش؛ قطرۀ آب که هنگام سوختن هیزم تر از آن میچکد. ۲. شرارۀ آتش. ۳. (زیستشناسی) بومادران.
فرهنگ فارسی عمید
(اِ) داروئی است که آن را بوی مادران گویند. (برهان). رجوع به بوی مادران شود. || سرشک آتش و آن قطره های آب است که از هیزم تر در وقت سوختن می چکد. شرارهٔ آتش. ابیز. (برهان).
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.