معنی

[ سُ ] (اِخ) ابن ابراهیم بن عبدالواحد شیبانی تیمی، معروف به قفطی و مکنی به ابوالفضایل. وزیر و قاضی گرانقدر و از نویسندگان و منشیان بزرگ بود. در قفط مصر به دنیا آمد و به تحصیل پرداخت. در فتنهٔ سال ۵۷۲ هـ . ق. از قفط خارج شد و به جای «قاضی فاضل» نگارش انشاء را در درگاه سلطان صلاح الدین بر عهده گرفت. سپس به حران رفت و به وزارت موسی بن عادل رسید. آنگاه به حج رفت و وارد یمن شد و در سال ۶۰۲ هـ . ق. وزیر اتابک سنقر شد. ولی بعد از خدمت کناره گرفت. تولد او به سال ۵۴۸ هـ . ق. و درگذشتش به سال ۶۲۴ بود. یوسف پدر قاضی بزرگ علی بن یوسف قفطی مورخ و مؤلف معروف است. (از اعلام زرکلی).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.