[ یُ بِ ] (اِخ) ژهانیسبرگ. شهرکی است در ایالت هس در پروس، دارای ۱۶۰۰ تن سکنه. و شراب آن معروف است. (از یادداشت مؤلف).
لغتنامه دهخدا
[ اِ نُتْ تَ یْ یَ ] (اِخ) یکی از اهل کتاب که اسلام آورده و عالم باخبار سلف بوده. (از ابن الندیم).
(ع مص) (از «وهـ ن») سست کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ترجمان القرآن) (تاج المصادر بیهقی) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || در مقدار نیمه شب درآمدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطب ...
آبشاری از ذرات ثانوی و فوتونها که در هنگام ورود پرتوِ اولیۀ کیهانی به جوّ زمین، براثر برخورد با مولکولهای هوا تولید میشود [نجوم] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
هر ابزاری برای آشکارسازی و جهتیابی پرتوهای کیهانی [نجوم رصدی و آشکارسازها]
[ تَ یْ یِ ] (اِخ) نام پدر ابوالهیثم ملک صحابی انصاری است. (منتهی الارب).
[ دَ ] (مص) ویران کردن. خراب نمودن. ویرانه ساختن. (ناظم الاطباء). ویران کردن. (برهان) (آنندراج) (از انجمن آرا).
[ جَ / جِ یِ کَ / کِ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) زایجهٔ عالم در بوندهشن به اسم زایجهٔ کیهان است. و در کتب عربی به اصطلاح طالع العالم ذکر شده. (گاه شماری در ایران قدیم تألیف تقی زاده ص ۳۲۶). ...
اسم: سایهان (پسر) (فارسی) (تلفظ: sayhan) (فارسی: سایهان) (انگلیسی: sayhan) معنی: خدای عدالت
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: علیهان (پسر) (ترکی، عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: alihan) (فارسی: علیهان) (انگلیسی: alihan) معنی: هدیه خدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.