معنی

[ یَ / یِ لَ ظَ / ظِ ] (ق مرکب) یک دم. یک نفس. لحظه ای. || یک باره. یک دفعه. بالمره. یک جا: نُه دایره یک لحظه کناره کند از سیر گر بروزد از مرکب عزم تو غباری.سنائی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.