[ یَ / یِ دَ رَ / رِ ] (ص نسبی) یک در. یک دری. که دارای یک در است : او بدین یک درهٔ خویش تکلف نکند تو بدین ششدرهٔ خویش تکلف منمای. خاقانی. و رجوع به یک دری شود.
لغتنامه دهخدا
[ دَ ] (ص مرکب) نیک سیر. خوش طینت. نیکونهاد. خوش نیت.
[ دَ ] (حامص مرکب) خوش طینتی. نیکونهادی.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.