یقطین
معنی
[ یَ ] (ع اِ) گیاه بی ساق مثل درخت
کدو و مانند آن. (منتهی الارب) (آنندراج)
(غیاث). هر درختی که بر روی زمین گسترده
شود و دارای تنه ای که بر روی آن برپا باشد
نبود مانند درخت کدو و جز آن که بیشتر بر
کدو اطلاق شود. قوله تعالی : {/Bوَ
أَنْبَتْنََا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ . ۱-۶۳۷:۱۴۶/}(قرآن
۳۷/۱۴۶). (ناظم الاطباء) (از تفسیر
ابوالفتوح رازی ص ۴۵۱). به لغت رومی
درخت کدو را گویند خصوصاً و هر گیاهی که
ساق آن افراشته نباشد عموماً همچون خربزه
و هندوانه و خیار و حنظل و امثال آن. (برهان)
(از اختیارات بدیعی). درخت کدو و مانند آن.
(دهار). اسم کل نبات است که بر ساق نایستد.
(تحفهٔ حکیم مؤمن). ورکار. نجم. و رجوع به
ورکار و نجم شود. || کدو. (یادداشت
مؤلف). درخت کدو. (مهذب الاسماء)
(ترجمان القرآن جرجانی ص ۱۰۸):
چو بیدبن که تناور شود به پنجه سال
به پنج روز به بالاش بررود
یقطین.سعدی.
- یقطین هندی؛ تامول. تانبول. تنبول.
تنبل. (یادداشت مؤلف).