معنی

[ یَ رَ ] (ص نسبی) منسوب به یرقان. به رنگ یرقان. زردی آورده. که به مرض یرغان مبتلاست. مبتلا به یرقان. (یادداشت مؤلف). کنایه از زردشده و خزان شده باشد. (از آنندراج) (برهان) (ناظم الاطباء). و رجوع به یرقان شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.