[ یَ تَ مَ ] (ع ص، اِ) جِ یتیم. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به یتیم شود.
لغتنامه دهخدا
دانشِ شُمار، دانِشِ شُمار
فرهنگ واژههای سره
[ اِ ] (اِخ) نام خانوادگی زرتشت. در سنت است که سپیتَمَه نام نهمین جدّ زرتشت است، بهمین مناسبت نام خانوادگی او را اسپیتمان و گاه اسپنتمان گفته اند. (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص ۶۹ ...
اسم: اسپیتمان (پسر) (فارسی) (تلفظ: espit-man) (فارسی: اِسپیتمان) (انگلیسی: espit-man) معنی: نژاد سفید، خاندان سفید
فرهنگ واژگان اسمها
(اَ گُ) [ فر. ] (اِ.) فرایندهای متناهی برای حل نوعی از مسائل، خصوصاً روشی که در آن به طور متوالی یک فرایند پایه برای حل مسئله تکرار شود.
فرهنگ فارسی معین
انگارهای که بر مبنای یک ریتم پایه ساخته شده است [موسیقی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ تِ ] (ع مص) ائتمام. قصد کردن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج). || اقتدا کردن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد): ائتموا بالامام؛ اقتدا کرد به امام ...
روایت متفاوتی از یک ریتم [موسیقی]
دارای دو ریتم متفاوت بهطور همزمان [موسیقی]
← رمز 1 [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.