(اِخ) در مجالس النفایس ذیل بهشت
هشتم روضهٔ دوم «ذکر احوال واشعار سلطان
سلیم خان و شعرای معاصر او که تا سنهٔ ۸۲۹
حیات داشته اند» آرد: در یاری قدم صادق
داشت و همت بریاری یاران یاران خود
میگماشت، و با این تخم. محبت در دل ایشان
میکاشت، و شعر نیکو میگفت. این مطلع
ازوست:
ز درد عاشقی در دل حدیث مشکلی دارم
که نتوان با کسی گفتن، عجب درد دلی دارم!
(مجالس النفائس ص ۳۹۰).