معنی

[ وَ رَ ] (ع مص) وعر. وعور. وعورة. دشوار گردیدن جای. || کم گردیدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.