معنی

[ وَ ] (ع اِمص) فراخی و توانگری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || دست رس و طاقت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || (مص) سِعَة. گنجیدن در چیزی. || طاقت و گنجایش داشتن. (منتهی الارب). || فراخی کردن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || بی نیاز و غنی گردانیدن. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.