(~.) (ص نسب.)۱- داخلی، درونی.۲- (اِمر.) خانهای که پشت خانة دیگر واقع باشد و مخصوص زن و فرزندان و خدمتگزاران است. مق بیرونی.
فرهنگ فارسی معین
[ اَ دَ ] (ص نسبی) منسوب به اندرون. باطنی و داخلی ضد بیرونی. (از ناظم الاطباء). داخلی. درونی: زاویهٔ اندرونی (زاویه داخلی). (فرهنگ فارسی معین): تا چون دشمن بیرونی برسد از دشمن اندرونی ا ...
لغتنامه دهخدا
[ یَ / یِ یِ مُ بِ لَ / لِ یِ اَ دَ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) آن زاویه داخلی است که در مقابل زاویهٔ خارج از مثلث واقع است. رجوع به التفهیم بیرونی ص ۱۳ و زاویهٔ خارجه... از مثلث شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.