نوعی رابطه میان امور واقع (facts) که بر اتکای معرفتی یا مفهومی یا هستیشناختی یک جزء بر جزء دیگر دلالت میکند [فلسفه]
واژههای مصوب فرهنگستان
← وابستگی شیمیایی [اعتیاد]
نوعی وابستگی که در آن وجود یک موجود، به لحاظ منطقی یا مابعدالطبیعی، وابسته به وجود موجودی دیگر است؛ مثلا برای اینکه سایهای بر سطحی بیفتد باید سطحی وجود داشته باشد [فلسفه] ...
[ حُ فِ بَ تَ / تِ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) پیشوند شرط. حروف شرط. یکی از اقسام حروف بند و بست (ربط) میباشد. (دستور جامع ص ۸۰۶). رجوع به حروف شرط شود.
لغتنامه دهخدا
رابطهای ناسالم که در آن فرد یا افرادی پیوسته و بدون توجه به نیازهای خود به فرد معتاد و رفع نیازهای او کمک میکنند و با این کار موجب تداوم اعتیاد او و وابستگی خود به او میشون ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.