معنی

[ هَ ] (ق) همواره و همیشه. (اسدی). همواره و همیشه و دائم. (برهان): گزیده چهار توست بدو درج ها نهان همارا به آخشیج همارا به کارزار. رودکی (از فرهنگ فارسی معین). تو با من نسازی که از صحبت من ملالت فزاید همارا و تاسه.انوری. رجوع به همواره و هماره و همار شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.