اعداد 2، 8، 20، 28، 50، 82، 126 که معرف تعداد پروتونها یا نوترونها یا هر دوِ آنها در پوستههای کامل هستهای است [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ اَ دِ مُ تَ یِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) عددهای متباین. آنند که هیچ عدد ایشان را نشمرد چون نه و ده که هر دو را جز یکی نشمرد و بهیچ جزو هنبازی نیوفتد چون نیمه یا سه یک. پس نُه متباین است ده ...
لغتنامه دهخدا
[ اَ دِ مُ تَ مْ مِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) بیرونی آرد: چون جذر مربع چند بار جذر مربعی کنی، آنچه گرد آید او را متمم خوانند یعنی تمام کننده، ازیراک از آن دو مربع با دو توی متمم مربعی نو شود ...
[ اَ دِ مُ تَ سِ بَ / بِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) اعدادی را گویند که در نسبت بسوی یکدیگر متحد باشند بنحوی که یک مقدم از آن اعداد نسبت به تالی خود مانند نسبت جمیع مقدمها بسوی تالی های خودشا ...
[ اَ دِ مُ جَ سْ سَ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) عددهای مجسم. این آن عددهاست که بحاصل آیند از عددی چند بار عدد کرده و آنچه گرد آید چند بار عدد سوم کرده، اگر این سه عدد راست باشند آنچه گرد آید ...
[ اَ دِ مُ خَ مْ مَ سَ / سِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) نوعی از اعداد طبیعیه باشد و آن چنان است که عدد را یک بگیریم و دو و سه و چهار را حذف کنیم و پنج را نگاه داریم و شش را حذف کنیم و دوازده ...
[ اَ دِ مُ رَبْ بَ عِ مُ تَ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) عددهای مربع متوالی. عددهایی است که چون آن ها را گرد کنی مربع های متوالی پدید آید. بیرونی آرد: همچنان که عدد متوالی گرد کردی و از وی مثل ...
[ اَ دِ مُ رَکْ کَ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) مقابل عدد فرد. بیرونی آرد: این آن است که او را دو عدد یا بیشتر بشمرند. و او را پاره ها بود جز به همنام، چون شش که او را بشش بار بشمرد و شش یک او ...
[ اَ دُلْ وِ ] (ع اِ مرکب) (علم...) یکی از فروع علم عدد است. (از کشف الظنون).
فرمولدار [ریاضی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.