( اُ ) [ ع. ] (ص.)۱- عالم به اصول فقه.۲- در فارسی قانونمندی، از روی قاعده.
فرهنگ فارسی معین
[ اُ لی یو ] (ع ص، اِ) جِ اصولی (در حالت رفع). رجوع به اصولی شود.
لغتنامه دهخدا
[ سِ اُ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) (اصطلاح اصول و فقه) قیاس فقهی. هرگاه موضوعی در قانون حکمش معلوم باشد (مثل اینکه صغر در قانون حکمش حجر است) و علت آن حکم هم معلوم باشد میتوان در موضوعات دیگر ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.