چیزی که دیر پخته شود؛ ناپزنده؛ دیرپز.
فرهنگ فارسی عمید
[ پَ ] (حامص مرکب) ناپزائی. ناپز بودن.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.