[ زِ / زْ دَ / دِ ] (ن مف مرکب) ناشی. نامجرب. مُغَمَّر. غِر. غُمِر. غُفِل. غیرممتحن. بی تجربه. خام. نکرده کار. ناپخته. دنیا ندیده. ناسخت. ناورزیده. ریاضت نکشیده. ناآموخته. مقابل آزموده. در ن ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.