میوه افشاندن

معنی

[ می وَ / وِ اَ دَ ] (مص مرکب) میوه فشاندن. میوه دادن. (یادداشت مؤلف): شاخ دولت به نزد خاقانی میوه افشاندنش نمی ارزد.خاقانی. و رجوع به میوه و میوه فشاندن شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.