میهمان‌خان

معنی

(اِ مرکب) میهمان خانه. مهمانخانه. مضیف. ضیافتگاه. تالار و محل پذیرایی از مهمان : بوی شاد یک هفته مهمان من بیارایی این میهمان خان من.اسدی. و رجوع به میهمان خانه و مهمان خانه شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.