معنی

[ مَ ] (ع اِ) برابر. مقابل. (منتهی الارب). مقابل و برابر؛ گویند هذا میداؤه، این برابر آن است و هذا بمیدائه، این در مقابل آن است. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب، مادهٔ م ی د). مقابل، گویند داره میداء داره؛ ای حذاؤه. || پیشاپیش. (منتهی الارب). || میداءالطریق؛ دو کرانهٔ راه و دوری آن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). دو جانب طریق و بعد آن. (از اقرب الموارد). || نهایت و پایان چیزی. (منتهی الارب). مبلغ چیزی. (از اقرب الموارد). || قیاس چیزی. || غایت. میدی. (منتهی الارب). رجوع به میدی شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.