معنی

[ مِ قَ ] (ع اِ) موی کن که آهن باشد که بدان خار برکنند. (منتهی الارب) (آنندراج). منقاش و ابزار آهنی که بدان موی برکنند. (ناظم الاطباء). منقاش. ج، مناقش. (اقرب الموارد). رجوع به منقاش شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.