منفور
معنی
[ مَ ] (ع ص) مغلوب. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| دورگردیده. (آنندراج). || ترسیده.
(آنندراج). || نفرت کرده شده و ناپسند و
مکروه. (ناظم الاطباء). مورد نفرت واقع شده.
- منفور شدن؛ نفرت کردن و کراهت
داشتن. (ناظم الاطباء).
- || مورد نفرت واقع شده. ناپسند واقع
شدن.