معنی

[ مَ ] (هزوارش، اِ) به لغت زند و پازند خدمتکار آتشکده را گویند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (از ناظم الاطباء). هزوارش، منشیا، مغشیا، مگوشیا. پهلوی اهرپت (هیربد)، روحانی زرتشتی. صحیح قرائت اخیر است. (حاشیهٔ برهان چ معین). رجوع به مغ شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.