معنی

[ مُ کَ دْ دَ ] (حامص) مکدر بودن. تیرگی. تاری : وز سر ناوک اجل صورت بخت خصم را دیده چو میم کاتبان کور شد از مکدری. خاقانی. و رجوع به مکدر شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.