مفروش
معنی
[ مَ ] (ع ص) گسترده شده و هر
جای فرش شده. (ناظم الاطباء). فرش
گسترده. فرش شده. (یادداشت به خط مرحوم
دهخدا).
- مفروش کردن؛ گستردن. فرش گستردن.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| (اِ) بساط و گلیم و فرش. (از ناظم
الاطباء). گستردنی : چون... تجار و
آیندگان را پیش ایشان آمد شدی نبود
ملبوس و مفروش نزدیک ایشان غلائی تمام
داشت. (جهانگشای جوینی چ قزوینی ج ۱
ص ۵۹).