معنی

[ مَ ] (معرب، اِ) گلی باشد سیاه رنگ و آن را از کوه کاشان آورند و آن به مرقشیشا مانند بود. و بعضی گویند سنگی است الوان و بسیار سست و نرم که شیشه گران به کار برند و آن را سنگ سلیمانی گویند و به گچ رنگ شهرت دارد. (برهان) (آنندراج). اسم نبطی سنگی است قریب به مرقشیشا و به فارسی رنگ کاسه نامند و کاسه گران ظروف به او رنگ می کنند و از اکثر آن سرب حاصل می شود و آن پنج نوع می باشد: یکی سیاه و یکی مایل به سیاهی و دیگری سرخ و یکی سفید و یکی بیرون زرد اندرون سرخ. و محمدبن زکریا گوید که آن دو نوع است: یکی را شهبا نامند و انثی است و با نر می باشد و دیگری سرخ مایل به سیاهی و حدیدی و آن ذکر است. و به قول اکثر حدیدی او سیاه و ذهبی زرد و فضی سفید و نحاسی سرخ می باشد و در جمیع اقسام او نقطه های سفید و عیون ظاهر است و به قدری درخشندگی دارند و گدازندهٔ زجاج و صاف کنندهٔ آنند و او را قابل رنگ گرفتن می سازند و به آهن نیز این فعل می کنند. (تحفهٔ حکیم مؤمن). مغناسیا MMM مگنزی (فرانسوی) مأخوذ از یونانی مغنس . اکسید منیزیوم، به رنگ خاک سفید، بی طعم، غیرقابل حل در آب که آن را به منزلهٔ ضد اسید و مسهل به کار برند. (حاشیهٔ برهان چ معین). بی اکسید طبیعی منگنز را گویند که سیاه رنگ است و در طبیعت مخلوط با سایر کانیها بسیار فراوان است. در صورتی که متبلور باشد آن را پیرولوزیت گویند و بلورهایش به شکل منشورهای خاکستری تیره است. فرمولش ۲onM می باشد و بر اثر حرارت به سهولت اکسیژن را آزاد می کند، از این جهت از اکسیدکننده های بسیار خوب است و در صنعت شیشه گری و بلورسازی از آن به عنوان صابون شیشه استفاده می کنند، از این رو که ذرات کربن را که در شیشهٔ مذاب موجود و موجب سیاه شدن رنگ شیشه است با اکسیژنی که آزاد می کند ترکیب می نماید و سبب روشنی و سفیدی رنگ شیشه می شود. مغنیسی. مغنسیا. مغنیسیا. سنگ شیشه گران. سنگ سیاه شیشه گران. صابون شیشه. رنگ سیاه. و رجوع به تذکرهٔ داود ضریر انطاکی ص ۳۲۰ و فرهنگ اصطلاحات علمی ذیل پیرولوزیت و فرهنگ فارسی معین و مغنیسیا شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.