معنی

[ مِ ] (حامص) حالت و چگونگی‌ مصرع يا صارع. برزمين‌افکندگی‌: ببايد دانست که مصراعی نه ملکهٔ نفسانی باشد که با وجود آن در قوت ادراک صارع صناعت‌ {P(1) -به معنی مطلق شهر و مملکت نيز ايهام دارد. P}{$21008$}کشتی گرفتن نيک داند و بر آن قادر بود و نه‌ ملکهٔ قوت تحريک که در اعضاء بسبب ادمان‌ راسخ شده باشد و تحريک آن بر وجهی که‌ مؤدی به مطلوب بود با وجود آن ملکه آسان‌ باشد چه آن ملکه‌ها از نوع دوم بود از کيفيات‌ بل هيأتی بود در اعضاء که با وجود آن قابل‌ انعطاف و انحناء نباشد به آسانی. (اساس‌الاقتباس ص‌45).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.