معنی

[ مُ بِ حَ / حِ ] (از ع اِمص) مُرابَحَة. مرابحت. رجوع به مرابحة در تمام معانی شود. || (اِمص) بهرهٔ کاری. (لغات فرهنگستان). پولی به کسی دادن با گرفتن ربح. (فرهنگ فارسی معین). سود دادن و سود گرفتن بابت قرض گرفتن و قرض دادن پولی. || در اصطلاح حساب و ریاضیات، مرابحه عبارت است از محاسبهٔ ربح و حل مسائل مربوط به آن. در مرابحه چهار رکن موجود است: سرمایه، سود، نرخ و مدت. و در مسائل مربوط به مرابحه به کمک سه معلوم از این چهار رکن مجهول را با بستن تناسب به دست می آورند.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.